در طلب باران
« 433»
(143) (و من خطبة له ( عليه السلام )) في الاستسقاء أَلَا وَ إِنَّ الْأَرْضَ الَّتِي تَحْمِلُكُمْ وَ السَّمَاءَ الَّتِي تُظِلُّكُمْ مُطِيعَتَانِ لِرَبِّكُمْ وَ مَا أَصْبَحَتَا تَجُودَانِ لَكُمْ بِبَرَكَتِهِمَا تَوَجُّعاً لَكُمْ وَ لَا زُلْفَةً إِلَيْكُمْ وَ لَا لِخَيْرٍ تَرْجُوَانِهِ مِنْكُمْ وَ لَكِنْ أُمِرَتَا بِمَنَافِعِكُمْ فَأَطَاعَتَا وَ أُقِيمَتَا عَلَى حُدُودِ مَصَالِحِكُمْ فَأَقَامَتَا إِنَّ اللَّهَ يَبْتَلِي عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ لِيَتُوبَ تَائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ ( اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ) فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ وَ اسْتَقَالَ خَطِيئَتَهُ وَ بَادَرَ مَنِيَّتَهُ اللَّهُمَّ إِنَّا خَرَجْنَا إِلَيْكَ مِنْ تَحْتِ الْأَسْتَارِ وَ الْأَكْنَانِ وَ بَعْدَ
« 434»
عَجِيجِ الْبَهَائِمِ وَ الْوِلْدَانِ رَاغِبِينَ فِي رَحْمَتِكَ وَ رَاجِينَ فَضْلَ نِعْمَتِكَ وَ خَائِفِينَ مِنْ عَذَابِكَ وَ نِقْمَتِكَ اللَّهُمَّ فَاسْقِنَا غَيْثَكَ وَ لَا تَجْعَلْنَا مِنَ الْقَانِطِينَ وَ لَا تُهْلِكْنَا بِالسِّنِينَ وَ لَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّايَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ إِنَّا خَرَجْنَا إِلَيْكَ نَشْكُو إِلَيْكَ مَا لَا يَخْفَى عَلَيْكَ حِينَ أَلْجَأَتْنَا الْمَضَايِقُ الْوَعْرَةُ وَ أَجَاءَتْنَا الْمَقَاحِطُ الْمُجْدِبَةُ وَ أَعْيَتْنَا الْمَطَالِبُ الْمُتَعَسِّرَةُ وَ تَلَاحَمَتْ عَلَيْنَا الْفِتَنُ الْمُسْتَصْعَبَةُ اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ أَلَّا تَرُدَّنَا خَائِبِينَ وَ لَا تَقْلِبَنَا وَاجِمِينَ وَ لَا تُخَاطِبَنَا بِذُنُوبِنَا وَ لَا تُقَايِسَنَا بِأَعْمَالِنَا اللَّهُمَّ انْشُرْ عَلَيْنَا غَيْثَكَ وَ بَرَكَتَكَ وَ رِزْقَكَ وَ رَحْمَتَكَ وَ اسْقِنَا سُقْيَا نَافِعَةً مُرْوِيَةً مُعْشِبَةً تُنْبِتُ بِهَا مَا قَدْ فَاتَ وَ تُحْيِي بِهَا مَا قَدْ مَاتَ نَافِعَةَ الْحَيَا كَثِيرَةَ الْمُجْتَنَى تُرْوِي بِهَا الْقِيعَانَ وَ تُسِيلُ الْبُطْنَانَ وَ تَسْتَوْرِقُ الْأَشْجَارَ وَ تُرْخِصُ الْأَسْعَارَ إِنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ .
ص435
از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است هنگام باران خواستن: (1) آگاه باشيد زمينى كه شما را بروى خود نگاه مى دارد، و آسمانى كه شما را در سايه اش قرار مى دهد، فرمانبردار پروردگار شما هستند (پيرو خواهش و آرزوى شما نيستند تا هر زمان بخواهيد زمين برويد يا آسمان ببارد) (2) و بركت و سود خود را بشما نمى بخشد (زمين نمى رويد و آسمان نمى بارد) بجهت دلسوزى براى شما، و نه بسبب تقرّب جستن بشما، و نه به علّت اينكه اميدوار بخير و نيكوئى (سودى) از شما باشند، بلكه (از جانب پروردگار) مأمورند كه سودها بشما برسانند، و اطاعت امر كرده براى انجام مصالح شما قيام نموده اند (پس نباريدن آسمان و نروئيدن زمين در موقع مقتضى بسبب بد كردارى بنده و گناه او است كه مانع مستعدّ بودن براى قبول رحمت و افاضه جود و بخشش حقّ تعالى مىباشد، لذا) (3) خداوند بندگان خود را كه به كارهاى ناشايسته مشغولند بكم شدن ميوه ها و باز داشتن بركات و بستن در خزينه اى نيكوئيها، مى آزمايد تا توبه كننده متنبّه گشته توبه و بازگشت نمايد، و گناه را از خود رانده ترك كند (ديگر مرتكب گناه نشود) و پند گيرنده پند پذيرد، و سر خرده منزجر گردد (گناه نكرده بكار زشت نگرايد) (4) و خداوند استغفار (آمرزش خواستن) را سبب فراوانى روزى و رسيدن رحمت و مهربانى قرار داده، و (در قرآن كريم س 71 ى 10 فرموده: اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً (ى 11) يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً (ى 12) وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ يعنى از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او آمرزنده گناهان است (پس از توبه و بازگشت) ابر را مى فرستد كه پى در پى بر شما ببارد، و شما را بمال ها و پسران كمك مى دهد (اموال و اولاد شما را زياد مى گرداند). (5) پس خداوند رحمت كند (بيامرزد) مردى را كه به توبه و بازگشت (از گناه) رو آورد، و گناهى را كه مرتكب شده طلب فسخ نمايد (بخواهد تا حقّ تعالى از كيفر كردار زشتش بگذرد) و بر مرگ خود پيشى گيرد (پيش از رسيدن مرگ از گناهان توبه و بازگشت نموده عمل صالح و كردار نيك را شعار خويش قرار دهد. در اينجا امام عليه السّلام طريق دعاء كردن و طلب رحمت و خواستن باران را ياد مى دهد:)
ص436
(6) بار خدايا ما از زير پردهها و پوشش ها (خانه ها) ئى كه فرياد چهارپايان و فرزندان از آن بلند است (بسبب كميابى آب و علف و مايه معيشت و زندگانى) رو بسوى تو آورده ايم در حالي كه خواهان رحمت تو و اميدوار به زيادتى نعمت تو و ترسناك از كيفر و خشم تو مى باشم. (7) بار خدايا ما را بباران خود آب ده و از نوميد شدگان قرار مده و به سال هاى قحطى و تنگى ما را تباه مگردان، و بسبب آنچه بى خردان (بد كرداران) از ما بجا آورده اند ما را مؤاخذه مفرما، اى مهربانترين مهربانان. (8) بار خدايا بسوى تو بيرون آمده ايم و بتو شكايت داريم (خبر مى دهيم) از آنچه (سختي هايى كه) بر تو پنهان نيست، هنگامي كه سختى تنگيها ما را بيچاره كرده، و خشكسالي هاى پر مشقّت ما را سوق داده، و مطالب و خواهشهاى دشوار ما را ناتوان گردانيده، و فتنه ها و بلاهاى ناهنجار بر ما پيوسته وارد گشته. (9) بار خدايا از تو درخواست مى نماييم كه ما را (به خانه هاى) نوميد شده باز نگردانى، و اندوهگين مفرستى، و به گناهانمان نگيرى (پاسخ درخواست ما را به مقتضاى گناهانمان قرار مدهى) و به كردارمان مقايسه نفرمايى، (بلكه درخواست ما را از روى فضل و كرمت بپذيرى). (10) بار خدايا باران و بركت و روزى و رحمت و مهربانيت را بر ما زياد عطاء فرما، و بما آب ده چنان آبى كه سود دهنده و سير آب كننده و روياننده (گياه ها) باشد كه بسبب آن برويانى آنچه از دست رفته (گياه هايى كه خشك شده) و زنده گردانى آنچه كه مرده (زمين هايى كه خشك مانده) و آب ده ما را به بارانى كه تشنگى را برطرف نموده و ميوه بدست آمده از آن فراوان باشد، و زمين هاى هموار بآن سير آب شده و در زمين هاى نشيب (رودخانه ها و درّه ها) جارى گردد، و درختها را با برگ و نوا (سبز و خرّم) گردان و نرخها را ارزان فرماى، زيرا تو بر هر چه بخواهى توانا هستى.